جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1680
محجة البيضاء في تهذيب الإحياء المجلد 1 و 2
نویسنده:
ملامحسن فيض كاشاني؛ محقق: علی اکبر غفاری
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , خلاصه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: انتشارات فرهنگ اسلامی,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، نوشته مرحوم فيض كاشانى (رض)، بهترين و كامل‌ترين تلخيص و تهذيب كتاب «إحياء علوم‌الدين»، اثر امام محمد غزالى است كه بر اساس مبانى و اعتقادات «شيعه» به رشته تحرير درآمده است. شناخت ارزش و اهميت اين كتاب، منوط به اطلاع از مضمون و محتوا و هم‌چنين نقش«احياء علوم‌الدين» در تفكر اسلامى مى‌باشد. به يقين، در ميان مجموعه‌هايى كه كليت فرهنگ و معارف اسلامى را دست‌مايه تأليف خود قرار داده‌اند، كمتر كتابى همچون «احياء» توانسته است توجه همگان را به خود جلب نمايد. بيان روان، آسان و سليس غزالى در اين كتاب، «احياء» را از كتاب‌هاى هم‌رديف خود، همچون «فتوحات» ابن عربى متمايز ساخته است. همين ويژگى، موجب شده است كه «احياء» در ميان عموم مردم نيز مورد توجه قرار گيرد و جدا از درس و بحث مدرسه‌اى نيز خوانده شود. قطعا كتابى با اين گستره مخاطب، لازم است كه به مطالب درست و صواب اشاره نمايد و از افكار و انديشه‌هاى نادرست و يا حداقل غير اجماعى ميان مسلمانان پرهيز كند. محدث كاشانى، با علم و اطلاع از مرتبت و اهميت «احياء»، به بهترين شكل ممكن با مطالب آن برخورد كرده است و در مجموعه‌اى به وزان اصل كتاب به تلخيص و تهذيب آن پرداخته است. مؤلف، با توجه به قدرت و تسلطش بر علم اخلاق، فقه و حديث، به‌خوبى از عهده اين كار برآمده است. مرحوم فيض، دريافته است كه «احياء» از جهات متعدد زير محتاج پيرايش و ابهام‌زدايى است: - اشتمال بر قصص و روايات عجيب و خرافى كه اهل تصوف در نقل و ذكر آنها بى‌پروا هستند؛ - ابتنا بر فقه و مذاق اهل سنت؛ - بى‌مبالاتى در نقل اخبار و احاديث مجهول و يا ضعيف. اينها از مهم‌ترين مشكلات علمى كتاب به شمار مى آيند، همين مشكلات باعث شده است كه قاطبه «اماميه» از اين كتاب پرهيز نمايند و محدث كاشانى، با اين تهذيب و تلخيص، سعى در از ميان بردن اين بينونت و جدايى، نموده است. محدث كاشانى، خود، در اين باره مى‌فرمايد: «...و كان كثير من مطالبه، خصوصا ما في فنّ العبادات منها مبتنيا علي أصول عامّية فاسدة و مبتدعات لأهل الأهواء كاسدة و كان أكثر الأخبار المرويّة فيه مسندة عن المشهورين بالكذب و الافتراء على اللّه و رسوله(ص) ممّن لا وثوق بأقوالهم مع وجود ما يطابق العقل منها و الدّين في أحاديثنا المرويّة عن أهل العصمة و الطهارة و أهل بيت الوحي و السفارة(ص) ببيان أحسن و طريق أتقن و كان فيه من الحكايات العجيبة و القصص الغريبة المرويّة عن الصوفيّة ما لا يتلقّاه أكثر العقلاء بالقبول لبعدها عن ظواهر العقول مع قلّة فائدتها و نزارة عائدتها إلى غير ذلك من الأمور الّتي كان يشمئز عنها قلوب أهل الحقّ من الفرقة الناجية الإماميّة و ينبو بسببها عن مطالعته و الانتفاع به طباع أكثرهم. فرأيت أن أهذّبه تهذيبا يزيل عنه ما فيه من الوصمة و العيب، و أبني مطالبه كلّها علي أصول أصيلة محكمة لا يتطرّق إليها شكّ و لا ريب، و أضيف إليها في بعض الأبواب ما ورد عن أهل البيت(ع) و شيعتهم في ذلك الباب من الأسرار و الحكم المختصّة بهم(ع). و أختصر بعض مباحثه بنظم فرائده و حذف زوائده لكي يزيد فيه رغبة متناوليه و أفصّل أبوابه الطويلة بفصول قصيرة لئلا يملّ متعاطيه من دون تصرّف في ترتيب أبوابه و فصوله بتأخير ما قدّم أو تقديم ما أخّر و لا في تقرير ألفاظه و عباراته مهما تيسّر؛ لأنها كانت في غاية الجودة و الإحكام و نهاية المتانة و الإبرام...». با همه دخل و تصرف‌هاى فيض، اساس كتاب «احياء» در «المحجة» باقى است؛ به‌گونه‌اى كه تقريبا سه ربع، كاملا حفظ شده است. تنها حذف و تغييرى كه فيض در كتاب‌هاى چهل‌گانه «احيا» داده است، نشاندن كتاب «آداب الشيعة و أخلاق الإمامة» به جای «آداب السماع و الوجد» است؛ آن هم به اين دليل كه «السماع و الوجد، ليس من مذهب أهل البيت(ع)».
محجة البيضاء في تهذيب الإحياء المجلد 5 و 6
نویسنده:
ملامحسن فيض كاشاني؛ محقق: علی اکبر غفاری
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , خلاصه اثر , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: انتشارات فرهنگ اسلامی,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، نوشته مرحوم فيض كاشانى (رض)، بهترين و كامل‌ترين تلخيص و تهذيب كتاب «إحياء علوم‌الدين»، اثر امام محمد غزالى است كه بر اساس مبانى و اعتقادات «شيعه» به رشته تحرير درآمده است. شناخت ارزش و اهميت اين كتاب، منوط به اطلاع از مضمون و محتوا و هم‌چنين نقش«احياء علوم‌الدين» در تفكر اسلامى مى‌باشد. به يقين، در ميان مجموعه‌هايى كه كليت فرهنگ و معارف اسلامى را دست‌مايه تأليف خود قرار داده‌اند، كمتر كتابى همچون «احياء» توانسته است توجه همگان را به خود جلب نمايد. بيان روان، آسان و سليس غزالى در اين كتاب، «احياء» را از كتاب‌هاى هم‌رديف خود، همچون «فتوحات» ابن عربى متمايز ساخته است. همين ويژگى، موجب شده است كه «احياء» در ميان عموم مردم نيز مورد توجه قرار گيرد و جدا از درس و بحث مدرسه‌اى نيز خوانده شود. قطعا كتابى با اين گستره مخاطب، لازم است كه به مطالب درست و صواب اشاره نمايد و از افكار و انديشه‌هاى نادرست و يا حداقل غير اجماعى ميان مسلمانان پرهيز كند. محدث كاشانى، با علم و اطلاع از مرتبت و اهميت «احياء»، به بهترين شكل ممكن با مطالب آن برخورد كرده است و در مجموعه‌اى به وزان اصل كتاب به تلخيص و تهذيب آن پرداخته است. مؤلف، با توجه به قدرت و تسلطش بر علم اخلاق، فقه و حديث، به‌خوبى از عهده اين كار برآمده است. مرحوم فيض، دريافته است كه «احياء» از جهات متعدد زير محتاج پيرايش و ابهام‌زدايى است: - اشتمال بر قصص و روايات عجيب و خرافى كه اهل تصوف در نقل و ذكر آنها بى‌پروا هستند؛ - ابتنا بر فقه و مذاق اهل سنت؛ - بى‌مبالاتى در نقل اخبار و احاديث مجهول و يا ضعيف. اينها از مهم‌ترين مشكلات علمى كتاب به شمار مى آيند، همين مشكلات باعث شده است كه قاطبه «اماميه» از اين كتاب پرهيز نمايند و محدث كاشانى، با اين تهذيب و تلخيص، سعى در از ميان بردن اين بينونت و جدايى، نموده است. محدث كاشانى، خود، در اين باره مى‌فرمايد: «...و كان كثير من مطالبه، خصوصا ما في فنّ العبادات منها مبتنيا علي أصول عامّية فاسدة و مبتدعات لأهل الأهواء كاسدة و كان أكثر الأخبار المرويّة فيه مسندة عن المشهورين بالكذب و الافتراء على اللّه و رسوله(ص) ممّن لا وثوق بأقوالهم مع وجود ما يطابق العقل منها و الدّين في أحاديثنا المرويّة عن أهل العصمة و الطهارة و أهل بيت الوحي و السفارة(ص) ببيان أحسن و طريق أتقن و كان فيه من الحكايات العجيبة و القصص الغريبة المرويّة عن الصوفيّة ما لا يتلقّاه أكثر العقلاء بالقبول لبعدها عن ظواهر العقول مع قلّة فائدتها و نزارة عائدتها إلى غير ذلك من الأمور الّتي كان يشمئز عنها قلوب أهل الحقّ من الفرقة الناجية الإماميّة و ينبو بسببها عن مطالعته و الانتفاع به طباع أكثرهم. فرأيت أن أهذّبه تهذيبا يزيل عنه ما فيه من الوصمة و العيب، و أبني مطالبه كلّها علي أصول أصيلة محكمة لا يتطرّق إليها شكّ و لا ريب، و أضيف إليها في بعض الأبواب ما ورد عن أهل البيت(ع) و شيعتهم في ذلك الباب من الأسرار و الحكم المختصّة بهم(ع). و أختصر بعض مباحثه بنظم فرائده و حذف زوائده لكي يزيد فيه رغبة متناوليه و أفصّل أبوابه الطويلة بفصول قصيرة لئلا يملّ متعاطيه من دون تصرّف في ترتيب أبوابه و فصوله بتأخير ما قدّم أو تقديم ما أخّر و لا في تقرير ألفاظه و عباراته مهما تيسّر؛ لأنها كانت في غاية الجودة و الإحكام و نهاية المتانة و الإبرام...». با همه دخل و تصرف‌هاى فيض، اساس كتاب «احياء» در «المحجة» باقى است؛ به‌گونه‌اى كه تقريبا سه ربع، كاملا حفظ شده است. تنها حذف و تغييرى كه فيض در كتاب‌هاى چهل‌گانه «احيا» داده است، نشاندن كتاب «آداب الشيعة و أخلاق الإمامة» به جای «آداب السماع و الوجد» است؛ آن هم به اين دليل كه «السماع و الوجد، ليس من مذهب أهل البيت(ع)».
آداب النفس المجلد 2
نویسنده:
محمد عيناثي؛ محقق: کاظم موسوی میاموی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
الگوی شادی از نگاه قرآن و حدیث
نویسنده:
محمد محمدی ري شهري، رسول موسوی، عباس پسندیده؛ مترجم: مرتضی خوش نصیب
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار الحدیث,
چکیده :
کتاب «الگوی شادی از نگاه قرآن و حدیث» نوشته حجت الاسلام و المسلمین محمدمحمدی ری شهری به دو زبان عربی و فارسی از سوی سازمان چاپ و نشر دارالحدیث منتشر شد. این کتاب حاوی 9 فصل است که عبارتند از: فصل یکم با عنوان درآمدی بر «الگوی شادی در اسلام». در این فصل این عناوین آمده است: مبارزه با آفت‏های شادی؛ درمان بیماری نگرانی‏های ناروا؛ به کار بستن عوامل شادی‏آفرین؛ تلاش برای شادکامی دیگران؛ رعایت آداب شادی. عنوان فصل دوم: نگاهی عمومی به شادمانی و اندوه؛ فصل سوم: موانع شادمانی؛ فصل چهارم: درمان اندوه؛ فصل پنجم: عوامل شادمانی؛ فصل ششم: شاد کردن و غمگین ساختن؛ فصل هفتم: آداب شادمانی؛ فصل هشتم: غصّه‏هایی که شادی به دنبال می‏آورند؛ فصل نهم: شادی‏هایی که اندوه در پی می‏آورند. در پیش‏گفتار کتاب آمده است: «اضطراب و نگرانی، مهم‏ترین مشکل انسان عصر حاضر است و به همین خاطر، از دوران کنونی، به «عصر اضطراب» یاد می‏شود. فرد مضطرب، با «احساس رنج‏آوری» دست و پنجه نرم می‏کند که به یک موقعیت ضربه‏آمیز کنونی یا به انتظار خطری از ناحیه چیزی نامعیّن، وابسته است. در چنین وضعیتی، فرد مضطرب، احساس ناایمنی یا تهدید می‏کند که منبع آن به روشنی قابل درک نیست. اضطراب، شامل احساس عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژیک می‏گردد. شخصی که مضطرب است، از عصبی بودن و تنش و بی‏قراری و تحریک‏پذیری شکایت می‏کند و اغلب در به خواب رفتن، مشکل دارد. شخص مضطرب ، به آسانی خسته می‏شود، و حالاتی چون: دل‏آشوبی، سردرد، تنش عضلانی و اشکال در تمرکز فکر دارد». در بخش دیگری از کتاب آمده است: شادی، بهترین و گواراترین بخش از زندگی توأم با موفقیت و خوش‏بختی است؛ زندگی‏ای که در قرآن، از آن، با عنوانِ «حیاتِ طیّبه» یاد شده است. بر این اساس، شاد زیستن، یکی از بزرگ‏ترین دستاوردهایِ اجرای رهنمودهای این کتاب آسمانی در زندگی است. به سخنِ دیگر، اسلام، برای زندگی انسان، از نظر اعتقادی، اخلاقی و عملی اصول و برنامه‏هایی را ارائه کرده که اگر به طور دقیق اجرا شوند، حیات طیّبه و بهترین زندگی‏ها را که همراه با آرامش، رضایت و سرور و شادی اند، برای انسان به ارمغان می‏آورند و چنین شخصی، مخاطب این سخن خداوند منّان قرار می‏گیرد که: «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً. ای روح آرامش یافته! خشنود و پسندیده به سوی پروردگارت باز گرد». بررسی دقیق آموزه‏های اسلامی در باره شادی، نشان می‏دهد که این آیین، بهترین الگوی شادکامی را تقدیم جامعه بشر نموده است. در این نوشتار، با بهره‏گیری از متن ره‏نمودهای قرآن و احادیث اسلامی، اصول و مبانی الگوی شادی در اسلام ارائه می‏شوند؛ امّا پیش از آن، لازم است که مباحثی چون: تعریف شادی، شادی از نگاه علم روان‏شناسی، و شادی از منظر اسلام، مورد بررسی قرار گیرند.
اوبة إلی التوبة من الحوبة
نویسنده:
حسن حسن زاده آملي؛ مترجم: ابراهیم احمدیان
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: الف. لام. میم,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
الأوبة إلى التوبة من الحوبة و ترجمه (الأوبة إلى التوبة من الحوبة) رساله‌اى است عربى اثر علامه حسن حسن‌زاده آملى، كه در آن، موضوع «توبه» بررسى و تبیين و به همراه ترجمه فارسى آن، به قلم ابراهيم احمديان، منتشر شده است. اين رساله، در تكمله «منهاج البراعة في شرح نهج‌البلاغة» در شرح خطبه دويست‌وسى‌وپنجم نهج‌البلاغه، اثر نویسنده، تأليف شده است. كتاب با مقدمه مختصرى از نویسنده در اشاره به نام كتاب و انگيزه نگارش آن آغاز و مطالب در سيزده شماره و يك خاتمه، سامان يافته است. ترجمه كتاب نيز در ضمن سيزده فصل ارائه شده است. نویسنده در اين كتاب، مباحث فلسفى، اخلاقى و اجتماعى مربوط به مقوله توبه را مطرح ساخته و در خصوص هر مبحث، به احاديث، روايات و سخنان بزرگان علم و دين، اشاره كرده است. در اين اثر، متن عربى در ابتدا و ترجمه آن در انتهاى كتاب، به تفكيك ارائه شده است. در شماره نخست مباحث، مسأله توبه و تعلق به امور جسمانى، مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده معتقد است تعلق به امور جسمانى، موجب دورى نفس از معقولات و اشتغالش به مجردات بوده و شدت تعلق و غرق گشتن در عالم طبيعت، نفس انسان را از نيل به كمال، باز مى‌دارد. در شماره دوم كه به وجوب توبه اختصاص دارد، اين مطلب عنوان گرديده است كه بر همه بندگان خداوند، واجب است كه از جميع گناهان و معاصى خويش، توبه كنند. انطباق حكم عقل و شرع؛ فورى بودن توبه؛ تقسيم توبه به اعتبار انواع گناهان و شرط اداى حقوق خداوند و مردم براى صحت توبه از جمله مباحث اين قسمت مى‌باشد. در شماره سوم، به بررسى ادله قايلين به صحت توبه مبعضه (توبه از برخى گناهان) و منكرين آن پرداخته شده است. قايلين به عدم جواز، حجت آورده‌اند كه سبب توبه و پشيمانى، قبح فعل است و اگر جز اين باشد، توبه متحقق نمى‌شود و از طرفى، اين قبح در همه گناهان متحقق است و در همگى حاصل. پس چنانچه انسان از پاره‌اى گناهان توبه كند و پاره‌اى ديگر را به حال خود رها كند، معلوم مى‌شود كه توبه تائب به سبب قبح فعل نبوده است؛ چه اشتراك در علت، اشتراك در معلول را موجب است و چون در توبه تبعيض راه يابد، توبه نيز منتفى مى‌گردد. نویسنده ضمن بررسى اقوال مخالفين و موافقين، صحت توبه مبعّضه را همانند محقق طوسى، علامه حلى و شيخ بهايى پذيرفته است؛ زيرا وقوع هر فعلى، به حسب انگيزه و داعى آن است، چنانكه انتفاى آن فعل نيز به حسب مانع و صارفى است كه از وقوع آن ممانعت مى‌كند. حال اگر انگيزه و داعى، رجحان يابد، فعل نيز وقوع خواهد يافت. بنابراین ممكن است فاعل قبايح، انگيزه پشيمانى را بر آن قبايح ترجيح دهد، بدين‌وسيله كه امرى ديگر چون بزرگ بودن گناه، فزونى نهى‌هايى كه بر آن وارد شده و يا تنفر نزد عقلا را بر قبحش اضافه كند. مسأله جواز توبه موقت (مثلاً اينكه كسى توبه كرده كه فقط يك سال گناه نكند) در شماره چهارم، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. عده‌اى معتقدند كه چنين توبه‌اى صحيح نيست؛ چه اين توبه، كاشف از آن است كه شخص تائب، از ارتكاب گناه، به جهت قبح آن پشيمان نشده است و گرنه پشيمانى او چنان بود كه تصميم مى‌گرفت ديگر هرگز بر گرد آن گناه، نگردد و حال كه سبب پشيمانى، قبح فعل نبوده، توبه‌اى نيز متحقق، نمى‌شود. نویسنده ضمن بيان ادله قايلين به جواز و بررسى آن، در نهايت قول به عدم جواز چنين توبه‌اى را پذيرفته است. در پنجمين شماره، وجوب توبه از گناهان بزرگ و كوچك بررسى شده است. گروهى از معتزله، معتقدند كه توبه، تنها از گناهان كبيره كه كبيره بودن آن‌ها معلوم و آشكار و يا مظنون است، واجب است. از اين‌رو، در گناهانى كه صغيره بودن آن‌ها معلوم است، توبه واجب نيست؛ زيرا سبب وجود توبه، دفع ضرر است و ضرر در گناهان صغيره حاصل نيست و عده‌اى ديگر گفته‌اند، در گناهانى كه قبلاً از آن‌ها توبه نموده است، توبه مجدد لازم نيست. اما به اعتقاد اماميه، توبه از جميع گناهان، چه صغيره و چه كبيره و چه پيشتر از آنها توبه كرده باشد، لازم است. در شماره ششم، به توبه تفصيلى و اجمالى پرداخته شده است. و در شماره هفتم، به مسأله يادآورى گناه اشاره شده است. نویسنده معتقد است توبه، تنها در جايى محقق است كه گناهى انجام پذيرد و اگر از كسى گناهى سرزند و سپس توبه كند و پس از آن، گناه را به يادآورد، نمى‌توان چنين عملى را قبيح دانست و اساساً گناهى به وقوع نپيوسته است تا توبه نيز لازم شود. در شماره هشتم، به مسأله عزم بر بازنگشتن بر گناه پرداخته شده و اين مبحث مورد بررسى قرار گرفته است كه اگر كسى مرتكب گناه شود و سپس از گناه خويش دست كشيده، توبه كند و بر آن شود كه هرگز چنين گناهى از او سر نزند، آيا فقط در صورتى‌كه بر انجام آن گناه قدرت داشته باشد، توبه‌اش صحيح است يا اينكه وجود قدرت در صحت توبه شرط نيست. مراد از قبول توبه، در شماره نهم توضيح داده شده است. به نظر نویسنده، مقصود از قبول توبه، ساقط شدن عقابى است كه بر گناه مترتب است. وى معتقد است سقوط عقاب به‌واسطه توبه، تفضل خداى تعالى است نه امرى واجب؛ چراكه اگر واجب باشد، سبب آن از دو حال خارج نيست: اول آنكه قبول توبه بر خداوند متعال واجب باشد كه اين فرض، ممنوع است. سبب آن است كه چنانچه كسى از ديگرى نافرمانى و به بدترين شكل ممكن نسبت به او بدى و ناسپاسى كند و سپس عذر آورده و طلب بخشش نمايد، بخش و قبول عذر او، نزد عقلا واجب نيست، به‌طورى‌كه اگر او بخشيده نشود، مذمت و نكوهش عقلا را در پى نخواهد داشت، بلكه به عكس، گاه عقلا عدم بخشش و عفو را نيك مى‌دانند. دوم آنكه سبب وجوب سقوط عقاب را كثرت و بسيارى ثواب توبه بدانيم كه اين فرض نيز ممنوع است؛ چراكه بناى اين فرض، بر تحابط مى‌باشد كه باطل است. در شماره دهم، ضمن بيان استحباب غسل براى توبه، به برخى گناهان بزرگ و كوچك، اشاراتى شده است. در شماره يازدهم، آداب توبه به نقل از رياض السالكين بيان گرديده است. در شماره دوازدهم، مطالبى پيرامون شتاب در توبه، به نقل از كتاب «رياض السالكين» و «كشكول» شيخ بهايى آمده و در آخرين شماره، به برخى آيات و رواياتى در تشويق بر توبه اشاره گرديده است. در خاتمه، خطبه دويست‌وسى‌وپنج «نهج‌البلاغه» ذكر و پس از شرح واژگان و بررسى اعراب اين خطبه، به معنا و ترجمه آن، پرداخته شده است. در ترجمه كتاب، مترجم شيوايى و رسايى متن را در اولويت قرار داده و لذا چنين به نظر مى‌رسد كه در برخى موارد، رعايت امانت در ترجمه، زياد مد نظر نبوده است و ترجمه‌اى تقريباً آزاد، ارائه شده است. به عنوان مثال، در متن عربى در صفحه شش، چنين آمده است: «و في الكافي للكليني(ره) في غوائل الذنوب و تبعاتها: عن أبي‌عبدالله(ع)قال: كان أبييقول...» اما در ترجمه فارسى آن در صفحه 75، فقط به اين عبارت اكتفاء شده است: «از امام صادق(ع) نقل است: پدرم فرمود...». البته اين در حالى است كه توضيح كامل اين مطلب و متن عربى حديث، در انتهاى فصل و تحت عنوان «يادادشت‌هاى فصل نخست» آمده است. ويژگى ديگر اين ترجمه، آن است كه مترجم، عنوان «فصل» را به جاى «شماره» برگزيده است. در انتهاى هر فصل، توضيح مطالب متن، كه در پاره‌اى موارد، مفصل مى‌باشد، تحت عنوان «يادداشت‌هاى فصل» آمده است.
آداب النفس المجلد 1
نویسنده:
محمد عيناثي؛ محقق: کاظم موسوی میاموی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
المکتبة المرتضویة,
جواهر الحکمة للشباب
نویسنده:
محمد محمدی ري شهري، احمد غلامعلی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار الحدیث,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کتاب جواهر الحکمة للشباب توسط حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدی ری‌شهری به زبان عربی و با استناد به آیات و روایات از ائمه اطهار علیهم‌السلام نگاشته شده است. این کتاب از «مقدمه و چهار قسمت «دور مرحلة الشباب فی الازدهار، عوامل ازدهار الشباب، موانع ازدهار الشباب، حقوق الشّاب و اسوة الشباب» گردآوری و هر قسم از فصولی جمع‌آوری شده است. فصل‌های قسم اول «ربیع الحیاة، ربیع بناءالذات و ربیع البناء» و قسم دوم «المعرفة، الإیمان بالذات، العلاقة بالله، الصدیق الصالح، اللذائذ المحللة و تقویة الجسم، القیم الاخلاقیة و العلمیة» ‌است. عناوین قسم سوم «البطالة، الإدمان، قرین السوء، سکر الشباب، الشهوة الجنسیة، مصائدالشیطان، الآفات الثقافیة و السیاسیة و الآفات الخلاقیة و العلمیة» است. «حقوق الشّابّ علی الوالدین و حقوق الشاب الإجتماعیة» ‌موضوعات قسم‌ چهارم و مباحث قسم الخامس «اسوة الشباب فی القرآن الکریم‌، اسوة الشباب من اهل البیت علیهم السلام و اسوة الشباب من اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله و الامام علی علیه‌السلام» است.
طريق الى الله
نویسنده:
حسين بحراني؛ مقدمه نویس: مهدی سماوی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
الطريق الى الله اثر شيخ حسين بحرانى (متوفى 1302ق)، در بيان عوامل مؤثر در سلوك الى الله و وصول به حقيقت مى‌باشد كه به زبان عربى نوشته شده است. انگيزه نويسنده از تأليف اين اثر، گردآورى پاره‌اى از نصايح و راهنمودهايى از اهل‌بيت(ع) بوده كه باعث زنده شدن دل‌ها و روشنايى عقل‌ها مى‌گردند؛ وى اين كار را به سفارش برخى از دوستان خويش انجام داده است. آيت‌الله بهجت وقتى اين كتاب را ديدند، آن را كتابى نيكو شمرده و خواندن آن را به دوستان توصيه كردند. علامه سيد حسن صدر درباره اين اثر گفته بود: «در زمينه مسائل اخلاقى، كلامى نيكوتر از كلام او (نويسنده) نيافتم، مگر گفته‌هاى سيد بن طاووس.» كتاب با دو مقدمه از شيخ مهدى سماوى و نويسنده در اشاره به خصائص دعوت به خدا و انگيزه تأليف، آغاز و مطالب در يازده باب، تنظيم شده است. نويسنده به منظور اشاره به روايات اهل‌بيت(ع) پيرامون تهذيب نفس و تذكر به آن‌ها، مضمون پاره‌اى از احاديث كه در كتب مختلف پراكنده بوده‌اند را بدون ذكر سند و با اكتفا به نقل عين الفاظ، گردآورى نموده؛ زيرا معتقد است محتواى آن‌ها را، خرد و انديشه سالم، پس از مواجه و دريافت، تصديق نموده و فطرت راستين بر درستى آن، گواهى مى‌دهد. وى در اين اثر از ذكر مطالب تكرارى اجتناب نموده، به بيان ناگفته‌ها پرداخته و امورى را تذكر داده كه با وجود اهميت آن‌ها در سازندگى انسان، در كتاب‌هاى اخلاقى كمتر به آن‌ها توجه شده است. ايشان با بيانى ساده و به دور از صناعت‌هاى لفظى و آرايه‌هاى كلامى، اما صميمى و دلنشين، گوهرهايى را كه در طول عمر شريفش از درياى بيكران معارف اهل‌بيت(ع) برگرفته است، در طبق اخلاص نهاده و در اختيار پيروان آن خاندان پاك قرار داده است. در اين رساله، راه‌هايى كه ائمه هدى(ع) براى جلب محبت و رضاى الهى بيان كرده‌اند، به خوبى استخراج و تبيين گرديده است. باب اول، در مورد نياز به تهذيب اخلاق و آثار و اهميت آن مى‌باشد. نويسنده معتقد است با دقت در طريقه اهل‌بيت(ع) و تتبع در آثارشان، در مى‌يابيم كه آن بزرگواران تنها با اخلاق كريمه خويش مردم را هدايت نموده و مجذوب دين ساخته‌اند و پيروان خود را نيز به همين امر دعوت كرده و فرمودند: «مردم را با غير زبان‌هاى خود بخوانيد»؛ يعنى با اخلاق خوب و رفتار نيكوى خود براى آنها الگو و نمونه باشيد. به باور وى، پس از اين‌كه با استفاده از روايات، آشكار شد كه امر دنيا و آخرت تنها با اخلاق كريمانه سامان مى‌يابد و به كمال رساندن اين اخلاق، هدف بعثتى است كه هستى جز با آن صلاح نيابد، روشن مى‌شود كه تهذيب اخلاق، بر هر واجبى مقدم و از هر امر لازمى مهمتر مى‌باشد؛ با اين وجود، كليد هر خير، منبع هر نيكى، موجب جلب هر ثمر و مبدأ تمام اهداف، تهذيب اخلاق است. در باب دوم، اهميت فراگيرى علم اخلاق بيان شده است. در ابتداى اين باب، نويسنده شبهه زير را مطرح و به آن پاسخ داده است: «ملاحظه پندها و نصيحت‌ها و گفتگو، دقت و انديشيدن پيرامون آن‌ها، كارى است كه نه تنها هيچ رجحانى در آن نيست؛ بلكه چون ما برخلاف دانسته‌هاى خود عمل مى‌كنيم، بارى بر دوش و موجب افزونى حجت بر بنده خواهد بود. پس در چنين حالى سزاوارتر آن است كه خود را در غفلت و فراموشى باقى گذاريم، زيرا گناه عالِم بسان گناه عالَم است و هرچه آگاهى انسان از هشدارها و تهديدهاى گوناگون كمتر باشد، عذرش بيشتر خواهد بود، و آن‌كه نمى‌داند، هرگز مانند كسى‌كه مى‌داند نخواهد بود». نويسنده در پاسخ به اين شبهه، به روايتى از شيخ حر عاملى، در جواهر السنيه با اين مضمون استمداد جسته است كه: «نگوئيد: از آن بيم داريم كه فراگيريم و عمل نكنيم؛ بگوئيد: مى‌آموزيم و اميد داريم [به آموخته‌هاى خويش] عمل نمائيم. همانا من به شما [علم و دانش] عطا نكردم مگر براى آن‌كه شما را به واسطه آن مورد رحمت خويش قرار دهم». به اعتقاد نويسنده، اين خطاب الهى، بساط اين شبهه را برچيده است. در باب سوم، هدف از آفرينش، سعادت ابدى انسان دانسته شده است. نويسنده با اشاره به اين نكته كه آدمى براى حيات دائم و زندگانى جاودان آفريده شده و پایانى براى عمر آخرت نيست و خداوند دنيا را كشتزار آخرت قرار داده، معتقد است كه انسان، با آن‌چه در دنيا انجام مى‌دهد، زمينه برخوردارى از خوشبختى هميشگى را براى خود فراهم مى‌سازد. به باور وى، اين عمرهاى كوتاه و زمان اندك، ناچيزتر از آن است كه شايستگى مقابله و برابرى با سعادت ابدى را داشته باشد، حتى اگر تمام آن مصروف عبادت شود و لحظه‌اى از آن به گناه نگذرد و از اين‌رو خداوند به مقتضاى رأفت الهى و رحمت ربانى، درهايى از لطف و كرم خويش را به روى مردم گشوده تا آنان را بدين وسيله براى جزاى بى‌پایان و ابدى آماده سازد. وى نخستين تفضّل خداوند بر بندگانش را آن دانسته كه به لطف و كرمش، دايره اعمال را فراتر از عمر انسان‌ها قرار داده است؛ به گونه‌اى كه تمام عمر دنيا را فراگرفته و تا زمانى‌كه عمل و عمل‌كننده‌اى باقى است، استمرار مى‌يابد؛ به اين صورت كه مقرر فرموده است كه: «هركس سنت نيكويى را بنا نهد، از پاداش آن و پاداش تمام كسانى كه تا روز رستاخيز به آن عمل مى‌نمايند، بهره‌مند خواهد شد؛ همان‌گونه كه اگر كسى سنت ناروا و گمراه كننده‌اى را پايه‌گذارى كند، بار آن و بار تمام كسانى را كه تا روز قيامت از آن پيروى مى‌كنند، بر دوش خواهد كشيد.» نويسنده معتقد است كه راه‌هاى تقرب به خدا، به تعداد نفوس مردم بوده و از اين رو در باب چهارم، به برخى از راه‌هاى تقرب به خداوند اشاره كرده است. به نظر وى، از همه راه‌ها آسان‌تر و نتيجه‌بخش‌تر، حسن ظن به خداوند است؛ چرا كه رفتار خداوند با بندگانش، متناسب است با گمان‌هاى آنان نسبت به وى؛ اگر بنده حسن ظنّ به خداوند داشت، پاداش خير و نيك دريافت مى‌كند و اگر بدگمان بود، نتيجه شرّ و بدى نصيب‌اش خواهد شد. در باب پنجم، موقعيت انسان در نظام هستى، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نويسنده، آدمى داراى دو وجهه است: اول: صرف‌نظر از ارتباطش با مبدأ اعلى؛ كه با توجه به اين وجه، موجودى است فانى، تباه، از بين رفتنى و بى‌مقدار. دوم: انسان از آن‌جهت كه متعلق قدرت الهى و مظهر عظمت ربّانى و آفريده اين آفريدگار عظيم الشأن است؛ از اين بُعد، آدمى با همه هستى ارتباط دارد. در باب ششم، راه آسان شدن سختى‌هايى كه در راه سلوك الى الله وجود دارد، بيان شده و از جمله مباحث مطرح شده در آن، عبارت است از: راه رهايى از عجب و غرور؛ اهميت اعمال مستحب؛ لزوم استفاده از رخصت‌هاى خداوند در جاى خود؛ سر تفاوت ظاهرى منش امامان(ع)؛ تأمل در نيت و تلاش در خالص كردن آن؛ اهميت تقويت بصريت و هوشمندى؛ ريشه جمود و خشك‌انديشى؛ تأثير فعاليت‌هاى اجتماعى در رشد بينش و انديشه؛ فوايد انديشه درباره دنيا و شئون آن. در باب هفتم، به اين سؤال پاسخ داده شده است كه چگونه رهرو راه خدا باشيم. نويسنده در اين زمينه، به برخى از امور، توصيه نموده است كه از جمله آن‌ها، عبارتند از: همواره به مردم بهره رسان اما به خير ايشان اميد مبند؛ بدى را با نيكى پاسخ ده كه به نيكى خواهى رسيد؛ همه وقت خويش را مصروف مردم مكن، زمانى را نيز براى خود بگذار؛ بر دوستان على(ع) آسان گير تا خداوند بر تو آسان گيرد. باب هشتم، به توضيح سه خصلتى كه كمال ايمان، منوط به آن‌ها مى‌باشد، اختصاص يافته است. اين سه خصلت، عبارتند از داشتن: 1- سنتى از خدا: رازدارى؛ 2- سنتى از پيامبر(ص): مدارا و سازگارى با مردم؛ 3- سنتى از امام(ع): شكيبايى در سختى‌ها. خشنودى از مقدرات خداوند، توكل، تفويض، تسليم و درجات اهل ايمان، عنوان فصول پایانى مى‌باشد. در اين رساله، نكات و ظرايفى بيان شده است كه در راه تقرب به خداى سبحان، رسيدن به كعبه مقصود و دستيابى به سعادت دو جهان، چون كليدهايى است كه به راحتى درهاى بسته را مى‌گشايد.
تنبيه الخواطر و نزهة النواظر
نویسنده:
مسعود بن عیسی ورام؛ مقدمه نویس: محمدصادق بحر العلوم
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عراق/ نجف: المکتبة الحیدریة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تَنبیهُ الخَواطِر و نُزهَةُ النَّواظِر معروف به مجموعه وَرّام کتابی با موضوع مواعظ و حِکَم اخلاقی تألیف وَرّام بن ابی فراس حلّی (درگذشت ۶۰۵ق) که به زبان عربی نوشته شده و ترجمه‌هایی از آن به فارسی نیز موجود است. موضوع این کتاب اخلاق است. و آن مشتمل بر دو جزء است که هر دو با نظمی تقریبی فصل‌بندی شده‌اند. جزء نخست شامل ۶۶ عنوان مستقل است ولی مؤلف برای مطالب جزء دوم عناوینی مشخص نکرده است. مضامین عمده کتاب عبارت است از مواعظی در اخلاق عملی همچون سفارش به زهد و تهذیب اخلاق، بر شمردن صفات رذیله و شیوه‌های درمان آنها، ذکر فضائل و راه کسب آنها، مطالبی درباره آداب معاشرت و دیگر جزئیات زندگی، فصول متعددی درباره مرگ و حیات اخروی و وصف قیامت. در جزء دوم، خطبه‌هایی از پیامبر(ص) و امامان و مناظره‌های شیعیان نیز آورده شده است. در جزء اول، تأثیر احیاء علوم الدین غزالی بر کتاب آشکار است به حدی که می‌توان این جزء را گزیده‌ای از آن کتاب دانست. ورّام در بسیاری موارد نوشته‌های غزالی را عیناً یا با اندک تغییری ذکر کرده بی‌آنکه نامی از وی ببرد. به طور کلی رویکرد مؤلف را می‌توان اخلاق زاهدانه مبتنی بر قرآن و سنت دانست که با وسعت نظر خاصی همراه شده؛ چنان‌که در کنار احادیث و سخنان بزرگان دین، از شاهان و بزرگان ایرانی و صوفیه و اهل حکمت نیز سخنان و حکایاتی آورده است.
تقوی و دورها في حل مشاکل الفرد و المجتمع
نویسنده:
حسين راضي عبدالله
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار المحجة البيضاء,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
التقوی و دورها في حل مشاکل الفرد و المجتمع اثر حسین راضى است كه پيرامون تقوى و شرح خطبه متقين حضرت على(ع) مى‌باشد. كتاب حاضر بر سه بخش تقسيم شده است كه در قسمت اول به تقوى در قرآن و احاديث اشاره مى‌كند، در قسمت دوم به تعريف تقوى و نقش آن در زندگى اجتماعى مى‌پردازد. و در قسمت سوم، خطبه متقين حضرت امير(ع) را شرح مى‌نمايد. در ابتداى كتاب، الفاظى كه معناى تقوى را مى‌رسانده و در قرآن موجود بوده است با ذكر آيات آنها آورده است. در بخش دوم كتاب به حقيقت و اقسام تقوى پرداخته كه شامل تقوى در احكام، شهوات، علم و سياست مى‌باشد. سپس صفات متقين را از قرآن بيان كرده كه شامل ايمان به غيب، ارتباط با خدا، ارتباط با مردم، ايمان به جميع انبياء، ايمان به روز قيامت مى‌باشد. در همين بخش از كتاب، آداب اطاعت الهى را در 18 مورد ذكر نموده است. همچنين از آثار ايجابى تقوى مطالبى را خاطر نشان كرده است. در بخش سوم كتاب، به شرح خطبه متقين پرداخته و 22 صفت از صفات متقين پرداخته است. در ادامه به صفات مومنين پرداخته و در 67 عنوان آن از زبان حضرت على(ع) مطرح كرده است و به شرح آن پرداخته است.
  • تعداد رکورد ها : 1680